سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفتگو با دانشمندان، مایه بهره مندی ازایشان و به دست آوردن فضیلتهای آنان است . [امام علی علیه السلام]

تنها ترین عاشق -
نویسنده : تنها ترین عاشق
 

پرنده بر شانه های انسان نشست . انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : اما من درخت نیستم. تو نمی توانی روی شانه ی من آشیانه بسازی. پرنده گفت : من فرق

درخت ها و آد م ها را خوب می دانم. اما گاهی پرند ه ها و انسا نها را اشتباه می گیرم. انسان خندید و به نظرش این بزر گترین اشتباه ممکن بود. پرنده گفت: راستی،

چرا پر زدن را کنار گذاشتی؟ انسان منظور پرنده را نفهمید، اما باز هم خندید. پرنده گفت : نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است . انسان دیگر نخندید. انگار ته

ته خاطراتش چیزی را به یاد آورد . چیزی که نمی دانست چیست. شاید یک آبی دور، یک اوج دوست داشتنی. پرنده گفت : غیر از تو پرنده های دیگری را هم می شناسم

که پر زدن از یادشان رفته است . درست است که پرواز برای یک پرنده ضرورت است ، اما اگر تمرین نکند فراموشش می شود. پرنده این را گفت و پر زد . انسان رد

پرنده را دنبال کرد تا این که چشمش به یک آبی بزرگ افتاد و به یاد آورد روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش آسمان بود و چیزی شبیه دلتنگی توی دلش موج زد .

آنگاه خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت : یادت می آید تو را با دو بال و دو پا آفریده بودم ؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود . اما تو آسمان را ندیدی.

راستی عزیزم، بال هایت را کجا گذاشتی؟ انسان دست بر شانه هایش گذا شت و جای خالی چیزی را احساس کرد آنگاه سر در آغوش خدا گذاشت و گریست!!!!!


شنبه 85/7/22 ساعت 8:50 عصر
نویسنده : تنها ترین عاشق

تو مگه قسم نخوردی دلمو تنها نزاری             روبه روم نشستی اما از غریبه کم نداری

روبه روی من نشستی تو چشم تو ستاره           از صدای تو شنیدم که دلت دوستم نداره

دل تو تو آسمونها من دنبال دل تو                    تو به دنبال ستاره من یه یاد قسم تو

تو مگه قسم نخوردی دلمو تنها نزاری             هرگز از روز جدایی سخنی بر لب نیاری

 

هی به من رورغ میگی میگی که صادق نبودم                   خیلی بی معرفت شدی میگی گفتی که من عاشق نبودم

چرا من یادت میره حرفهای من یادت میره                            صداقت و رفاقت چشم های من یادت میره

بگو بگو راستی بگو هنوز نگار من تویی                            اینو همه خوب می دونند که یادگار من تویی

پشت سرم حرف می زنند هی میشنی گوش میکنی                   اسیر حرفهاشون میشی منو فراموش میکنی

دفتر نقاشی من رنگ چشماتو کم داره                                بی معرفت به کی بگم دلم یه دنیا غم داره

 


پنج شنبه 85/7/20 ساعت 10:8 صبح
نویسنده : تنها ترین عاشق

خداوند عشق را در درون قلبمان نهاد تا بتوانیم دوست داشته باشیم.و ما را هم دوست داشته باشند.خداوند محبت را در وجودمان مانند گلی کاشت که بتوانیم به همنوعان خودمان کسانی که مثل ما هستند محبت کنیم.

خداوند به ما نعمت زندگی داد تا بتوانیم معنی عشق ومحبت را بهتر درک کنیم.

حال این 3 عنصر خوشبختی را اگر با هم ترکیب کنید چه وازه ای را می توان برای آن انتخاب کرد.

پس دوستان بیاید با عشق عاشق بشویم. با محبت دوست داشته باشیم.و با زندگی با این دو (عشق و محبت) احساس تازه ای را در خود نمایان کنیم.

یا حق .


پنج شنبه 85/7/13 ساعت 11:11 صبح
نویسنده : تنها ترین عاشق

به من قول بده . قول بده که تو این دنیا تنهام نزاری.قول بده که فقط منو دوست داشته باشی. قول بده که تو تموم سختی ها/دشواری ها/با من باشی. قول بده که نزاری تنها بمونم. میدونی اگر تنها بمونم میمیرم. میشکنم. نابود میشم.

نمیدونم چرا ؟نمی دونم چگونه محبتت تو سینم جا گرفت؟نمیدونم چطوری عاشقت شدم.چه چیزی سبب شد تا من اینگونه مجنون تو شوم.مجنونی که بی لیلی خود سربه بیابان میگذارد.

اگر تو نباشی من هم دیگر نمی توانم زنده بمانم .

دراین دیار عاشقی عاشق یک گل شدم عاشقه یگ گل لیلی شدم

عاشقم عاشقی در این دیار آشنا عاشقش هستم این لیلی خدا

خدایا هر چه از عمر من هست بر جای پستان و به عمر لیلی افزای


سه شنبه 85/7/11 ساعت 12:22 عصر
نویسنده : تنها ترین عاشق

دلم گرفته. دلم می خواد کسی تو این روزگار بی وفا دوستم داشته باشه.دیگه خسته شدم.خسته شدم از این زمین و از این زمان.خسته از این همه بی وفایی ها .از این همه نامهربونی ها.دلم می خواد یکی از این دنیای بزرگ دوستم داشته باشه. فقط منو .فقط منو دوست داشته باشه. فقط منو بخواد. فقط به من عشق بورزه. فقط ماله خودم باشه.

این آرزوی زیادی نیست که فقط یک نفر رو دوست داشته باشم و اون هم منو دوست داشته باشه. به قول خودمون

کبوتر با کبوتر باز با باز

حالا چی میشه که یک کبوتر از میون این همه کبوتر یک باز رو برای خودش بخواد.دوستش داشته باشه.

چی میشه اگر یه باز از میونه این همه باز دیگه یک کبوتر خوشکل رو دوست داشته باشه.

واقعا چی میشه من هم از میون این همه آدمه مثل خودم یکی رو انتخاب کنم که مثل من نباشه.

افکارش/ قلبش/محبتش/مهربونیش/ همه چیزش بهتر از من باشه.چی میشه اگر این آرزوی من به حقیقت بپیونده.


سه شنبه 85/7/11 ساعت 12:19 عصر
نویسنده : تنها ترین عاشق

چگونه می توانم دوریت را تحمل کنم. ای احساسی که در وجود من نهاده شدی.ای بهاری که با آمدنت فصل سرد و یخبندان قلبم را با حرارت وجودت ذوب کردی.

بارها سعی کردم که احساسم را به تو در یک جمله بیان کنم. ولی هر بار با تو رو به رو شدم جرأت گفتنش از من سلب می شد.

چگونه ؟ چگونه بتوانم احساسم را به تو بگویم. بگویم که چقدر دوست دارم. بارها به حرف هایی که میزنی می اندیشم. به گفته ای که میگویی شاید از تو خجالت میکشم. نه این طور نیست. میترسم. میترسم که با گفتن حرفی تو را برنجانم .

می ترسم که تنها بمانم. تنهاتر از گذشته. گذشته ای که از آن هراسانم. گذشته ای که من را در تنهایی خود راهایم کرد. گذشته ای که اصلا من را دوست نداشت.

ولی به یک چیز ایمان دارم. که تو هیچ وقت تنهایم نمی گذاری.

دوست دارم.

 


دوشنبه 85/7/10 ساعت 11:5 صبح
نویسنده : تنها ترین عاشق

چگونه می توانم دوریت را تحمل کنم. ای احساسی که در وجود من نهاده شدی.ای بهاری که با آمدنت فصل سرد و یخبندان قلبم را با حرارت وجودت ذوب کردی.

بارها سعی کردم که احساسم را به تو در یک جمله بیان کنم. ولی هر بار با تو رو به رو شدم جرأت گفتنش از من سلب می شد.

چگونه ؟ چگونه بتوانم احساسم را به تو بگویم. بگویم که چقدر دوست دارم. بارها به حرف هایی که میزنی می اندیشم. به گفته ای که میگویی شاید از تو خجالت میکشم. نه این طور نیست. میترسم. میترسم که با گفتن حرفی تو را برنجانم .

می ترسم که تنها بمانم. تنهاتر از گذشته. گذشته ای که از آن هراسانم. گذشته ای که من را در تنهایی خود راهایم کرد. گذشته ای که اصلا من را دوست نداشت.

ولی به یک چیز ایمان دارم. که تو هیچ وقت تنهایم نمی گذاری.

دوست دارم.

 


دوشنبه 85/7/10 ساعت 10:34 صبح
نویسنده : تنها ترین عاشق

دراین روزگار بی وفا تنهایم گذاشته اند. آه. چه کنم در این تنهایی. چه کنم با این همه درد و غم . چه کنم با این همه غصه. در این تنهاایم چگونه قصه دوست داشتن را بتوانم بخوانم.

تنهایی که مرا به مانند درختی بی برگ تبدیل کرده است. درختی که فقط با آمدن بهار دوباره شکوفا خواهد شد. دوباره جان میگیرد. پرنده ها بر بالای شاخه هایش اشیانه خود را می شازند.بر روی شاخه هایش شگوفه های بهاری سفید که پیام آور بهار است گنجیده می شود.

آه. ؟آیا من هم می توانم مانند این درخت از این تنهایی که مدتهاست در درونم ریشه زده با محبت ..... ریشه این تنهایی را خشک کنم؟

آیا می توانم دیگر تنها نباشم.آیا دیگر مرا تنها نمی گزارند.آیا دیگر غم به سراغم نمی آید. آیا قصه دیگر دره قلبم را نمی زند؟

همه اینها به شما بر میگردد. بله تعجب نکنید شما . شما با نظراتتان تعیین میکنید که من تنها می مانم یا نه؟


جمعه 85/6/24 ساعت 9:6 عصر
نویسنده : تنها ترین عاشق

کیست که در این شب تاریک مرا یاری دهد

کیست که در این آسمان پر ستاره ستاره دلم باشد.

کیست که دراین شب تاریک چراغ راهم باشد

کیست که در این سرای بی کسی همدمه دلم باشد

به راستی چه کسی می تواند محبتش را به من ابراز کند؟ کیست که بتواند تا همیشه مهتاب دلم باشد.مهتابی که با نور خود تاریکی را بر من ببندد و جاده روشنایی را نشانم بدهد؟ به راستی چه کسی می تواند.؟!؟!؟!؟!؟!

آیا من به او دست خواهم یافت.؟ آیا او هم به من دست خواهد یافت.؟

آیا می تواند.؟ می تواند.!؟ می تواند محبتش را بر من دریغ نکند.کار دشواریست. آیا او می تواند. آیا واقعا می تواند دوستم داشته باشد.

آیا می توان آن را دوست داشته باشم.فقط یک چیز می تواند این راه را برای طی کردن آسان کند؟ انتظار! انتظار همه محالها و آرزوها را به واقعیت مینشاند.فقط انتظار!!!!!


جمعه 85/6/24 ساعت 11:47 صبح
<      1   2   3   4      

فهرست
35094 :کل بازدیدها
7 :بازدید امروز
1 :بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
درباره خودم
تنها ترین عاشق -
تنها ترین عاشق
عاشقی تنها هستم.
حضور و غیاب
لوگوی خودم
تنها ترین عاشق -
جستجوی وبلاگ من
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان



لینک دوستان
بچه شب
آوا
سکوت سرخ پاییز
چشمان منتظر
زندگی با وجود او زیباست
پرو2000
مینا تنهای تنها
شیطونک
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه
طیبعت زنده
کاش میشد
خانوم گل
رقص عرفانی
دختری از نسل آریا
سارای همه
فاشیون آرت کلوب
ذکریات

ماندانا
آوای امید
سپیده
متن های عاشقونه برای عاشقان تنها
یاسی جون
یونسنگ
سلام بر هستی .
یاداشت های تک ستاره
یاداشت های تک ستاره
جک و اس ام اس
این صدای من نیست
عاشق بی صدا
غم تنهایی
اشتراک
 
آرشیو
زمستان 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1385
طراح قالب